مرد یعنی یک جرعه هوس،زن یعنی جام لبریز نفس
رد یعنی شوهر ،زن یعنی همسر
مرد یعنی سالار ، زن یعنی ره سپرده به دامان یار
مرد یعنی نیمی از وجود ، زن یعنی نیمه دیگر
مرد یعنی پدر ، زن یعنی مادر
و اما با اینهمه معانی بی انتهای دشت آشنایی ،
مرد یعنی انسان یعنی دریای احساس یعنی دوست داشتن جاودانه
یعنی تکیه گاه وجود یعنی آرامترین خلقت
و زن یعنی آرامگاه خلقت یعنی از سر تا پای ایثار
و مرد یعنی واژه ی غیرت و مردانگی یعنی هستن ..شدن و گشتن
و زن یعنی مهر و وفای بی کرانه یعنی انس و صفای خالصانه
یعنی امید بخش روزهای آینده یعنی همراه و همدم تنهایی ها و غربت
و همسفر راه پررمزو راز زندگی و در یک کلام مرد یعنی پدر برای آنکه در باغ
عشق و وفا و صفایش در دامانت خواهدبالید
و مرد یعنی تنها یک واژه و آنهم مرد
و زن یعنی تنها یک واژه و آنهم عشـق
یه خانم
متاهلی هستند و صاحب فرزند که کارمند دانشگاه هستند و در قسمت سایت کامپیوتر کار
میکنند
دیروز یکی از
دانشجویان پسر ... به ایشان تلفن زده و ابراز علاقه کرده و گفته که میدانم متاهلی
اما به شما علاقه دارم ... امروز هم به سایت آمده و مرتب هم به آنجا می آید وچون
سایت یک محل عمومی است نمیشود از ورودش جلوگیری به عمل آید.امکان جابه جایی این
کارمند هم نیست
...
حالا به نظر
شما چه کاری باید انجام دهد؟
برای مشاهده پاسخ به ادامه مطلب کلیک شود
منبع:gahnevisp.blogfa
پاســـــــــخ :
اولا به طور قطع در رفتار یا پوشش یا برخورد یا گفتار این خانوم چیزی بوده و هس که این جوون رو علاقمند و جسور کرده که چنین حرفی بزنه بنابراین فورا باید این موارد رو هر کدام که باشئونات دینی و عرفی و محیط کاری و اختلاط مرد و زن سازگار نیس اصلاح کنه
مادرانه ...
الف) سئوالات در خصوص مسئولیت پذیری و انجام وظایف فرد
ب) سئو الاتی در مورد ثبات فکری و احساسی فرد
ج) انعطاف پذیری فرد
د)تقسیم وظایف و نقش زن و مرد
ه)مسائل اقتصادی خانواده
و) میزان استقلال یا وابستگی فرد
ز)صفات شخصی و روانی
ح)مسائل اعتقادی و اخلاقی
ق) دوستان ص)خانواده
ط)برنامه ی تفریحات - سرگرمی وبرنامه برای ارتباطات درون خانواده
چه سئوالاتی در جلسات آشنایی دختر و پسر جهت خواستگاری و ازدواج باید مطرح شود
من بیشتر دوست دارم به جای ماهی به شما ماهیگیری را یاد بدهم. یعنی نحوه سئوال ساختن را می گویم، سئوال را خودتان طرح کنید.
نکاتی وجود دارد که در طرح سئوالات جلسات خواستگاری ، شناسایی دختران و پسران در رابطه هایشان یا....، کمک می کند که فرد شناخت عقلانی (نه احساسی) نسبت به طرفش کسب کند باید دارای شرایطی باشد که بعضی از آنها به قرار ذیل است:
1 - فکر نکنیم که سئوالات باید استاندارد شده و از پیش تعیین شده و با جوابهای مشخص باشد، باید هنگام گفتگو مانند آدم آهنی خشک نباشیم و سعی کنیم سئوالات را در همان جلسه نسبت به هرچیزی که مبهم هست، طرح کنیم.
2 - سئوالات کلی برای شروع خوبست ولی فایده های آن اندک هستند. مثلا این سئوالات:
-نظر شما در مورد حجاب چیست؟
- شما چه توقعی از همسر آیند ه ات داری؟
- شما نظرت در مورد اخلاق و ایمان چیه؟
- میعارهای شما برای ازدواج چیست؟
- شما چه نقشی برای زن در خانواده ، یا چه نقشی برای مرد در خانواده قائل هستید؟
چون سئوالات این چنین کلی، حتما جواب کلی دارد و جوابهای کلی چون مبهم و ناشفاف هستند ، طرفین همانطور که دوست دارند بر اساس ذهنیات خود تفسیر می کنند و این مفهوم شناخت از یکدیگر را با تحریف روبرو می سازد.
3 - به جای سئوالات کلی، سعی کنید مفاهیم را به زودی به طرف مصداق ها و مثال های عینی بکشانید، و با طرح مسئله فرد را در موقعیت قرار دهید. موقعیت هایی که هر روز در زندگی خانوادگی افراد پیش می آید و زوجین نسبت به آن واکنش احساس، فکری یا رفتاری نشان می دهند.
شما بهتر است به عنوان مثال به جای اینکه این سئوال کلی را بپرسید که نظرتان در مورد حجاب چیست؟ می توانید سئوالات جزئی زیر را بپرسید؟
آیا آقایان هم باید حجاب داشته باشند؟ اگر بلی چند تا مثال بزنید؟
آیا شما خانواده ای را دیده اید که به خاطر رعایت نکردن حجاب از طرف مرد گسسته شده است؟
آیا به نظر شما برای حجاب خانم حتما چادر ضروریست؟
آیا مانتو و مقنعه را حجاب می دانید؟
آیا روسری و لباس پوشیده مثل بلوز و شلوار حجاب هست؟
آیا خانم می تواند بین افراد نزدیک مثل پسر عمو، دوست ، پسر خاله، یا اقوام بدون روسری باشه؟
آیا تفاوتی بین پوششی که خانم با شوهرش داره و پوششی که با پسر خاله اش داره وجود داره، تفاوتش چیه؟
آیا به فرض پذیرش حجاب مورد نظر شما، کار خانم در محیط هایی که کاملا مردانه هست ، مثل یک کارخانه یا معدن یا...، اشکالی داره؟
آیا یک آقا یا یک خانم پس از ازدواج می تواند یک ارتباط عاطفی با جنس مخالف داشته باشه؟ سطح این ارتباط را مثال بزنید؟ حدودش چقدر است؟
آیا برای یک خانم دست دادن به یک اقوام نزدیک مثل پسر عمه را می پذیرید؟
آیا خنده ، شوخی، و سر به سر گذاشتن یک آقایی را که ازدواج کرده با خانمهای دوست و فامیل را قبول دارید، یا همین مورد را در مورد خانمها می پذیرید؟
و صدها سئوال از این دست که تمرکزشان بر جزئیات هست؟ یعنی مثالهایی که در زندگی های مختلف کم و بیش ممکن است پیش بیاید.
(این به شما بستگی دارد که سئوالهای را جزئی و با مثال و متناسب با حال و احوال خود طرح کنید)
4- حال که در بند یک متوجه شدیم سئوال کلی نباشه و قابل انعطاف باشه و از پاسخ سئوالات قبلی در بیاید و در سئوال دوم هم جزئی سازی و شفاف سازی را گفتیم نوبت به این می رسد که این سئوالات جزئی و دقیق و عملیات را حول چه محورهایی تهیه کنیم.
بعضی از مهمترین محورها اینها هستند
الف) سوالات در خصوص مسئولیت پذیری و انجام وظایف فرد
مثلا شغلش، تحصیلاتش، وظایف دوستی و خانوادگی که به گردن داشته و.....
یعنی ما نمی پرسیم آیا شما مسئولیت پذیرید یا نه ، ما سئوالات دقیقی را نسبت به زندگی قبلی فرد طرح می کنیم که در صددیم که آیا فرد مسئولیت پذیر بوده است یا نه؟
مثلا:
شما در چه تاریخی سرباز شدید، کی به سربازی رفتید؟ آیا غیبت هم داشتید؟
آیا در انجام کارها در خانواده با پدر و مادرتان مشاجراتی داشتید، آیا آنها کارهایی را به زور از شما می خواستند؟
رفتار همکارنتان با شما چگونه است؟ (معمولا افرادی که با خانواده و همکار و...، دیگران مشاجره دارند و ناسازگارند کسانی هستند که نسبت به انجام وظایف و مسئولیت های خود کوتاهی می کنند)
ب) سوالاتی در مورد ثبات فکری و احساسی فرد
مثلا: با سئوالاتی متوجه شوید که آیا او شغل عوض کرده است؟ رشته تحصیلی خود را جابجا کرده؟ آیا با دوستان هر چند وقت یکبار قطع رابطه می کند؟ آیا به تناسب سنش چه چیزی اندوخته؟ مثلا یک آقای 27 ساله چه میزان تحصیلات داره ، چه میزان سرمایه داره ، چه میزان تخصص داره و....؟ چون این فرد حداقل 7 سال از بهترین زمان جوانی را در اختیار داشته در ازای آن چه اندوخته است؟ (این سئوال با سئوالات سنتی والدینی که فقط به داشته های فرد توجه دارند متفاوت هست، مثلا ممکن است این فرد 7 سال کار کرده و سرمایه خود را خرج درمان پدر بیمارش کرده و اکنون هیچ ندارد ، ولی این فرد با ثبات هست. چون داشته هایش برای ما مهم نیست ، بلکه گذران عمرش و ثباتش در کار و زندگیش برای ما مهم هست)
- کسی که معلوم نیست جوانی خود را چه کرده ، نه تحصیلاتش مشخصه، نه سرمایه اش و نه هنر و تخصصش ، این نقطه منفی در ثبات اوست.
- همچنین سئوال از رابطه های عاطفی او به طور مشخص مهم هست. آیا او دوست پسر یا دختری داشته؟ چند تا؟ تا چه اندازه در این رابطه ها پیش رفته است؟ و....،
بااینکه جاذبه جسمی یکی از مولفههای اصلی هر رابطه عاشقانه است، اما عشق فقط به آن محدود نمیشود. اگر رابطهای فقط بر مبنای جاذبه فیزیکی باشد، پس بر مبنای شهوت است. اینکه واقعاً عاشق همدیگر باشید زمان میبرد و فقط نمیتواند بر پایه جذابیت فیزیکی باشد.
مسئولیت در زندگی مشترک از جمله وظایف بسیار سنگین و حساس میباشد که زیرمجموعه مسئولیتهای اجتماعی و تدبیر منزل است.
مسئولیت پذیری
همانطور
که در هستی هیچ ذرهای نیست که بیهوده آفریده شده و دارای وظیفهای نباشد،
انسان نیز که گل سرسبد آفرینش است، در قبال خداوند، خود و دیگران
مسئولیتهای عظیمی بر عهده دارد. تفاوت وظایف انسان با سایر موجودات مثل
جماد، نبات و حیوان آن است که مسئولیتهای آنها غیراختیاری و جبری است.
یعنی این موجودات و حتی موجودات مجرد مانند فرشتگان به گونهای از روی
اجبار انجام وظیفه میکنند. اما مسئولیت آدمی به اختیار خود اوست. خداوند
در سورهی انسان آیه 3 میفرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما
کفورا؛ ما راه حق و باطل را به او نشان دادیم. میخواهد هدایت پذیرد
(مسئولیتهایش را انجام دهد) یا کفران (نعمت) کند.»
سه گونه مسئولیت انسان
1-مسئولیت عبودی که وظیفه بین او و خدایش میباشد. مثل: نماز، روزه، حج، زکات و...
2-مسئولیت فردی که دو قسمت است:
الف) وظیفهای که انسان نسبت به اعضا و جسم خویش دارد. یعنی وظیفه حفظ صحت جسم برای استفاده صحیح از آن جهت تعالی روح.
ب) وظیفه تکامل و حفظ روح از بیماریهای معنوی و رذیلتهای اخلاقی مثل بیایمانی، ستم، حسادت و...
3-مسئولیت اجتماعی که به دو شاخه تقسیم میشود:
الف) وظایف مربوط به امور خانواده و افراد آن (تدبیر منزل)
ب) وظایف مربوط به جامعه و افراد آن.
مسئولیت
در زندگی مشترک از جمله وظایف بسیار سنگین و حساس میباشد که زیرمجموعه
مسئولیتهای اجتماعی و تدبیر منزل است. همسرداری و تربیت فرزند دارای آداب و
احکام ویژهای در اسلام است و افراد خانواده دراینباره وظایف و جایگاه
مشخصی دارند که فقط با انجام درست آن مسئولیتها و عدمجابجایی نقشها در
خانواده میتوان در خانه محیطی سالم و متعالی فراهم کرد. خداوند در سورهی
زمر آیه 15 میفرماید: «همانا زیانکارترین افراد کسانی هستند که خود
خانواده خود را بر اثر عدم تربیت صحیح یا کوتاهی در آن در روز قیامت به
زیان انداختند. هان! این همان خسران و زیان آشکار است.»
حضرت علی(ع)
میفرماید: «برای هریک از کارکنان منزل کاری معین کن و مسئولیت آنها رابر
عهدهشان بگذار. وقتی وظیفه خود را فهمیدند به امید دیگران از زیر کار،
شانه خالی نمیکنند.» (غررالحکم-ص145)
داستان های زناشویی
اما
بانگاهی متفاوت
سردار شهید عباس کریمی
تواضع و فروتنی عباس باور نکردنی بود. همیشه عادت داشت، وقتی من وارد اتاق می شدم، بلند میشد و به قامت میایستاد. یک روز وقتی وارد شدم روی زانوانش ایستاد. ترسیدم،
گفتم: عباس چیزی شده، پاهایت چطورند؟ خندید و گفت: نه شما بد عادت شدهاید؟ من همیشه جلوی تو بلند میشوم. امروز خستهام. به زانو ایستادم».
میدانستم اگر سالم بود بلند میشد و میایستاد. اصرار کردم که بگوید چه ناراحتی دارد. بعد از اصرار زیاد من گفت: چند روزی بود که پاهایم را از پوتین در نیاورده بودم.
انگشتان پاهایم پوسیده است. نمیتوانم روی پاهایم بایستم. عباس با همان حال، صبح روز بعد به منطقه جنگی رفت. این اتفاق به من نشان داد که حاج عباس کریمی از بندگان خاص خداوند است.
عشق یعنی یک سلام و یک درود
.
عشق یعنی درد و محنت در درون
.
عشق یعنی یک تبلور یک سرود
.
عشق یعنی قطره و دریا شدن
ای عشق. عطر گیسوی تو در باد، بر باد داده است دل این همه پرنده را
ای خورشید. از تاب تو بر دریاست، بی تابی همه ماهیان
مستی به چشمان قشنگ تو خوش است ای ماه، از این رو همه تاک ها سرشارند به می، و می گسار است باد
ای عشق دل تو پناه من است و دل من پناه تو
دلم چیست ای عشق؟ نی لبکی بر لبان تو، بنواز دلم را ای عشق.
چنان بنواز دلم را که هرجا نفرتی هست، عشق باشم من؛ هرجا زخمی هست، مرهم باشم من؛ هرجا ناامیدی هست امید باشم من؛ هر جا غمی هست شادمانی باشم؛ هرجا تردید هست ایمان باشم من.
توانم بده ای عشق تا بفهمم دیگران را، حتی اگر نفهمند مرا؛ تا دوست بدارم دیگران را حتی اگر دوست نداشته باشند مرا. توانم بده ببخشم خود را و دیگران را حتی آنانی را که آزرده اند مرا؛ می دانم که در بخشش است که بخشوده میشوم ای عشق.
ای عشق چنان بنواز نی لبک چوبین دلم را که در پایان، از من بوی بنفشه بماند و خاک، یاد پرنده بماند و باد.
بنواز نی لبک چوبین دلم را ای عشق.
"مسیحا برزگر"