زندگی زیبا{ازدواج}
زندگی زیبا{ازدواج}

زندگی زیبا{ازدواج}

مسافر

تحقیق ازدوست ودشمن درازدواج

تاریخ : جمعه 24 شهریور 1391 | 12:12 ق.ظ | نویسنده : آرمان بدیعی

قلب.قلب های زیبا.رویایی

«تحقیق از دوستان و دشمنان در ازدواج»

«دکتر شاهین فرهنگ»

دوستهای آدم می توانند خیلی واضح شخصیت آن آدم را نشان بدهند. همانقدر که اصرار دارید بدانید خواستگار شما چه شخصیتی دارد (دختر یا پسر) اصرار داشته باشید که ببینید دوستهای او چه شخصیتی دارند چون ما به سمت کسی کشیده می شویم که خلق و خو و رفتارش شبیه به خودمان است و این کاملا طبیعی است. و اگر رفتار دوستهایش را دیدیم و متوجه شدیم مغایر با آن آدم بود باید بفهمیم که این آدم دارد برای ما فیلم بازی می کند. رفتاری که دارد به ما نشان می دهد غلابی و پلاستیکی است.

             برای مشاهدة کامل متن بر روی گزینة ادامة مطلب کلیک کنید!

امام صادق (ع): هیچ قضاوتی دربارة کسی نکنید تا اینکه همنشینان او را ببینید همانا انسان بواسطة همنشینانش شناخته می شود.

ما هم در روانشناسی کاملا این را قبول داریم.

امام علی (ع): انسانها به افرادی شبیه به خودشان تمایل دارند.

ببین دوستهای او چه کسانی هستند آیا آدمهای بد و نابابی هستند. اگر اینگونه است بدانید خود او هم همینطور است. و اگر آدمهای خوب و صادق و مهربانی هستند خود او هم همینطور است.

یکی از منبع هایی که برای تحقیق باید سراغ آنها باید برویم دشمنهای آن فرد هستند.

سوال: تحقیق از دشمن یک آدم به چه دردی می خورد؟

جواب:

بعضی ها می گویند ممکن است دشمن یک آدم آنقدر اطلاعات غلط به ما بدهد و آنقدر او را تخریب و خراب بکند و آنقدر چهرة منفی از او بسازد که ممکن است ما از تحقیق ناامید بشویم.

 اول:

زمانی سراغ دشمن او برای تحقیق می روید که از شش منبع قبلی تحقیق انجام شده باشد. یعنی همان اول حق ندارید سراغ دشمن بروید. دشمنان آخرین منبع هستند.

 دوم:

ممکن است وقتی دارید پرس و جو و تحقیق می کنید که ببینید دشمنهای او چه کسانی هستند یک سوالی در ذهنتان شکل بگیرد این اگر آدم بدی نبود دشمن نداشت پس این ناقلا شاید یک ریگی به کفشش باشد، آدم خوب ها که دشمن ندارند. آیا واقعا اینجوری است؟ آدم خوبها دشمن ندارند؟ آیا پیامبران الهی دشمن نداشتند؟ آیا رسول الله (ص) همین الان در اصفهان دشمن ندارد؟ آیا خدا تو اصفهان دشمن ندارد؟ خب حتما دارد. وقتی خالق این عالم هم دشمن دارد که چه اشکالی دارد آدمها دشمن داشته باشند؟

امام علی (ع): اگر دیدید همه از شما راضی هستند بدانید منافق هستید.

سوم:

ما قبول داریم که وقتی سراغ دشمن یه نفر می رویم اطلاعات کذب و دروغ می دهد و تلاش می کند تا او را خراب بکند، قبول دارم، ولی می تواند سر نخهای ذی قیمتی به ما بدهد که هیچ کس دیگری این سر نخ ها را نمی دهد.

ای اهل ایمان اگر شخصی منحرف برایتان خبری آورد دربارة آن تحقیق کنید تا مبادا ندانسته به کسی آسیب برسانید و بعد از رفتار خود پشیمان شوید.  «حجرات آیة 6»

خداوند بلد نبود در قرآن بگوید اگر شخص منحرفی برای شما خبر آورد اصلا به او اعتنایی نکنید بلکه فرمودند تحقیق کنید. خیلی خوب است که آن آدم بد یک اطلاعاتی را به ما بدهد هر چند درست و غلط آن معلوم نیست ولی ما خوب به حرفهای او دقت می کنیم، یک دفعه می بینیم که یک جمله ای می گوید که تا حالا اصلا چنین چیزی نبود. مثلا می گوییم چطور آدمی است و او می گوید حیض است! حالا برمی گردیم سراغ شش منبع قبلی و در این مورد خاص برسی بیشتری می کنیم. و ببینیم این منبع راست گفته یا نه؟ درست است که این دشمن می تواند هر نسبتی را به او بدهد ولی چرا توی این همه نسبت بد یکدفعه روی چیز خاصی دست گذاشت؟ شاید یک چیزی باشد. پس ما حرف او را قبول نمی کنیم اما حرف او سرنخی می شود برای ادامة تحقیق.

 

اگر که ما از منابع تحقیق کردیم و بعدا آنچه که از او در جلسات خواستگاری از او و خانواده اش می شنویم و تحقیقات ما با حرفهای آنها رودر رو بود که هیچی، معلوم می شود که به ما دروغ گفته اند و این ازدواج به صلاح نیست. ولی اگر دیدیم تحقیقات و حرفهایی که در خواستگاری می شنویم همسو است به ازدواج همسو می شوید. 

http://ab-ojeparvaz.mihanblog.com/post/204

منبع مناسب برای تحقیق

دوم: منابع مناسب برای تحقیق

دکتر شاهین فرهنگ

در تحقیق ما باید از هفت منبع دربارة آن پسر یا دختر و خانواده اش پرس و جو بکنیم.

اول: ساکنین محلی که آنجا زندگی می کند.

و اگر اینها در چند ماه گذشته به این محل آمده اند حتما محل قبلی را هم که در آنجا سکونت داشته اند را هم باید ببینیم چون ممکن است 6 ماه است که اینجا هستند و ساکنین محلة قبلی اینها را خیلی بیشتر می شناسند تا محلة جدید.

دوم: کسانی که با آنها وصلت کرده اند.

مثل عروس و داماد خانواده.

برای مشاهدة کامل متن بر روی گزینة ادامة مطلب کلیک کنید!

سوم: بستگان آنها.

کسانی که سببی با اینها قوم و خویش نشده اند بلکه نسبت فامیلی با آنها دارند.

چهارم: همکاران او در محیط کار.

(چه بالا دستها و چه پایین دستها)

پنجم: همکلاسی ها و معلم ها و کادر محل تحصیل.

و اگر دانشجو باشد هم دانشگاه و هم پیش دانشگاهی و هم دبیرستان. نگویید سخت می گیرید. می خواهم درست ازدواج کنید و بعدا پشیمان نشوید.

ششم و هفتم: دوستان و دشمنان او.

(در خصوص تحقیق از دوستان و دشمنان در شماره 23 ازدواج موفق توضیح مفصل خواهیم داد)

سوال: اینها را از کجا باید گیر بیاوریم برای تحقیق؟

جواب:

همسایه هایشان که مشخص اند. اگر هم از محل دیگری آمده اند می پرسیم که ببخشید محل قبلی شما کجا بوده است می خواهیم برویم تحقیق. (ما که با کسی تعارف نداریم). کسانی که با آنها وصلت کرده اند و بستگان نزدیکشان را از خودشان می پرسیم که لطف کنید چند نفر از بستگانتان را به ما اسم و تلفن بدهید. برای محل کار و تحصیل هم فقط ازش می پرسیم کجا درس خواندی و کجا کار می کنی. (نمی گوییم در محل کارتان شما چند نفر را معرفی کنید) بلکه خودمان باید آدمها را پیدا کنیم. دوستها و دشمنان او را هم از طریق کمین و پرس و جوی محلی و تعقیب می فهمیم. مشخص است که با چه کسی دعوا دارد و با چه کسی رفیق است.http://ab-ojeparvaz.mihanblog.com/post/195


دکترشاهین فرهنگ{دومین راه شناخت پیش ازازدواج:تحقیق}

«ازدواج موفق 21»

«دکتر شاهین فرهنگ»

«دومین راه شناخت پیش از ازدواج»

«تحقیق»

دومین راه شناخت تحقیق است. تحقیق به ما یک شناخت اولیه می دهد. در واقع شناخت ناقصی به ما می دهد.

امام صادق (ع): بسیار دقت کن که وجودت را در کنار چه کسی قرار می دهی.

امام علی (ع): تا کسی را خوب نیازموده ای به وی اعتماد نکن. مبادا گفتار و کردار و برخورد به ظاهر خوب او تو را فریب دهد.

ضرب الامثل افریقایی: برای یافتن همسری خوب می ارزد که یک جفت کفش بیشتر پاره کنید.

تحقیق برای این است که نه بی دلیل کسی را رد بکنیم و نه بی دلیل کسی را قبول بکنیم.

برای مشاهدة کامل متن بر روی گزینة ادامة مطلب کلیک کنید!

جالب است که بعضی برای خرید یک گوشی موبایل دو ماه تحقیق می کنند. ولی برای ازدواج که می شود خیلی عجله دارند. و در دو سه هفته می خواهند از جلسة اول خواستگاری تا عقد را پیش بروند. تحقیق لازم است. تحقیق آنقدر مهم است که آنهایی که ازدواج کردند و زندگی شان محکوم به شکست شده و دارند طلاق می گیرند مردم از آنها می پرسند مگر تحقیق نکرده بودید؟ مگر نمی دانستید؟ مگر برسی نکرده بودید؟ ببینید چقدر تحقیق مهم است.

ما هم می توانیم تحقیق الکی بکنیم و هم تحقیق خوب. می توانیم راه بیافتیم برویم محل کار محل تحصیل از همسایه ها و همکاران و دوستان بپرسیم و همه بگویند خوب اند و بعد ما هم جواب بله بدهیم. اینها که تحقیق نیست. در تحقیق 6 نکته باید در نظر قرار بگیرد:

1. مراحل تحقیق 2.  منابع مناسب برای تحقیق 3. محقق مناسب 4. شیوه مناسب تحقیق 5. طرح سوالات مناسب برای تحقیق6. موانع تحقیق که توضیح خواهیم داد.

اول: مراحل تحقیق

زمان مناسب برای اولین تحقیقات خانوادة پسر قبل از خواستگاری است. تحقیقات اولیه ای که خانوادة پسر می کنند خیلی مختصر و محدود است. فقط و فقط یک اطلاعات کلی از خانوادة دختر می گیرند. در حد اینکه کی هستند؟ شغلشان چی است؟ پدر و مادرش چه کاره هستند؟ تحصیلات دختر چقدر است. یک اطلاعات خیلی محدود. اگر ما در تحقیق اولیه روی دختر در حالی که روح خانوادة دختر خبر ندارد که اینها می خواهند خواستگاری بیایند راه بیافتیم در محل کار و دانشگاه و همه جا، دختر مردم را سر زبان می اندازیم در حالی که خودشان چیزی نمی دانند. بعضی از خانواده های پسرها را من دیده ام می گویند اول می رویم دختر را می بینیم اگر خوشمان آمد می رویم خواستگاری. از این کارها اصلا نکنید. اول می روند دختر را می بینند بعد دختر بندة خدا کمی احساساتی می شود (خدا را شکر 6 ماه بود خواستگار نیامده بود حالا یک خواستگار آمد) بعد می روند تحقیق می کنند و می گویند نمی خواهیم. مگر مردم مسخرة دست ما هستند که هر کاری دلمان خواست بکنیم؟

 

تحقیقات اولیة خانوادة پسر «باید» قبل از جلسة اول خواستگاری باشد. ولی یک تحقیق خیلی سر بسته و محدود و یواشکی. و تحقیق اولیة خانوادة دختر خیلی ساده است بعد از خواستگاری است. چون تا خواستگار نشود که نمی دانند باید بروند دربارة کی تحقیق بکنند.

 

بعضی ها می گویند که ما کار خودمان را می کنیم اول می رویم دختر را می بینیم و بعدا تحقیق می کنیم. می دانید ضرر این کار چیه؟ اگر علاقه ای ایجاد بشود تو همان جلسه اولی که می روید و می پسندید دیگر دل به تحقیق نمی دهید، الکی تحقیق می کنید؛ چون رفتید خواستگاری و به دلت نشسته. اگر هم توی تحقیق به این نتیجه برسی که به درد نمی خورد نه گفتن سخت است. بالاخره رفتید و کلی حرف زده اید قول رد و بدل کردید. و اگر نه هم بگویید کلی لطمة عاطفی به همراه دارد مخصوصا برای دختر.

 

سوال: تحقیقات از همان اولی که شروع می شود تا کی ادامه پیدا می کند؟

جواب:

تا عقد. فکر نکنید تحقیق یک چیز دو سه روزه است و زود سر و ته آن را به هم بیاورید. بلکه هر چقدر که جلوتر می رویم ابهامات و سوالات بیشتر با شرایط جدیدتر روبرو می شویم. که باید برای رد یا تایید همة آنها جواب پیدا کنیم. ولی این را بگویم که اساسی ترین مرحلة تحقیق که یک تحقیق خیلی طولانی است هم برای خانوادة دختر و هم برای خانوادة پسر، تحقیق بعد از جلسة اول خواستگاری است. تا کی باید تحقیق طول بکشد؟ تا وقتی که به نتیجه برسیم. حتی اگر چند ماه باشد. به اندازه ای باید تحقیق بکنید که همة شک و تردیدهایتان بر طرف بشود.

 

دوستیهای قبل ازازدواج

برای شناخت طرف مقابلمان در ازدواج سه راه وجود دارد.

اول: دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج

دوم: تحقیق

سوم: خواستگاری

راه اول

«دوستی های قبل از ازدواج»

دختر و پسر با هم رفیق بشوند. که این روش کاملا غلط است. آیا اگر دختر و پسر برای ازدواج با هم دوست بشوند و برای اینکه یکدیگر را بشناسند که بعد ازدواج بکنند. خوب است؟ پس بحث ما فقط ارتباط و دوستی دختر و پسر به قصد ازدواج است و نه صرف دوستی های و روابط دختر و پسر با هم. ما می گوییم این دوستی های بین دو جنس مخالف به قصد ازدواج غلط است.

 

«آثار سوء دوستی های قبل از ازدواج:»

برای مشاهدة کامل متن بر روی گزینة ادامة مطلب کلیک کنید!

اول:

 جاذبه ها مانع دیدن معایب طرف مقابل می شود.

اینقدر محو در او می شویم که دیگر خیلی چیزها را نمی بینیم.

رسول اکرم (ص): دوست داشتن یک چیز انسان را کر و کور می کند.

به من می گویند که طرف شما عیب دارد اما ما نمی پذیریم و به سادگی از کنار او عبور می کنیم.

اگر بر دیدة مجنون نشینی     به غیر از خوبی لیلی نبینی

طرف برای شما می شود سراپا حسن. در این دوران دوستی شما اصلا نمی توانید او را بشناسید. تعلق خاطر آفت یک شناخت درست است. دوستی دختر و پسر دور از چشم خانواده ها و یواشکی و برای شناخت برای ازدواج همچون نگاه کردن در نور افکن می ماند (که بعد از آن چشم دیگر چیزی را جز نور نمی بیند.) یعنی وقتی خواستی شخصیت او را تحلیل بکنی فقط نور می بینی.

دوستیهای یواشکی به قصد ازدواج را من رد می کنم نه یک چیزی که در چهارچوب خانواده ها است.

اول ببین مال تو است بعد به او دل ببند، نه اینکه به او دل ببندی بعد تازه فکر کنی که آیا مال تو هست یا نیست.

 

دوستان هیچ عیبی ندارد که کسی بخوابد، اما خیلی عیب دارد که آدمها خودشان را به خواب بزنند. وقتی می گویم تو دوستی دختر و پسر (که یواشکی و برای ازدواج است) آنقدر محو طرف می شوی که دیگر ایرادهای او را متوجه نمی شوی وقتی هم ایرادهای او را به تو می گویند خودت را به خواب می زنی. مثلا به او می گویم فلان مشکل را دارد می گوید همة مردها اینطوری اند. وقتی دختر و پسر با هم رفیق شدند خودشان را به خواب می زنند و معایب را نمی بینند و کار جلو می رود بعد درگیر احساسی می شوند بعد .....

 

دوم:

 در مدت این دوستی بیشتر این رفتارها مصنوعی است.

هر کدام برای آن یکی فیلم بازی می کند، نقاب می زند، ادا در می آورد. برای همدیگر تأتر بازی می کنیم. دختر تو خانه با مادرش خیلی بی ادبانه حرف می زند اما جلوی دوست پسرش اینقدر مودب و رمانتیک حرف می زند. یا پسره تو خانه دست به سیاه و سفید نمی زند اما برای دوست دخترش هر کاری بگوید سریع می کند.

در این زمان همة ما مودب تر و مرتب تر معطر تر و.... می شویم. چون که قرار است برای هم فیلم بازی کنیم. چون قرار است به دل هم بنشینیم. دوست من شما با فیلم بازی کردن یک نفر می خواهید او را بشناسید؟

سوم:

 به شدت زمینة وسوسه و حضور شیطان در این روابط پر رنگ است.

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: هر جا یک دختر و پسر و زن و مرد نامحرمی با هم در خلوتی باشند سومین آنها شیطان است.

 

غیر از این نیست که ما هر چه قدر که رفت و آمدمان بیشتر می شود صمیمی تر می شویم. جالب اینجاست که وقتی به آنها می گوییم این کارتان درست نیست می گویند حواسمان هست. آمارها نشان می دهد که درصئ بالایی از کسانی که در شمال یا جنوب در دریا غرق می شوند از شناگران ماهر هستند. پس چرا غرق می شوند؟ از ساحل دور می شود و هر چه خانواده و دوستهایش به او می گویند نرو می گوید حواسم هست! بعد هم غرق می شود.

 

یکی از این آسیبها این است که شیطان در آن بصورت پر رنگ حضور دارد. و کار به جاهای خیلی بد می کشد. تازه آنهایی هم که تو این وادی ها نیستند به این کارها کشیده می شوند.

به من می گویند که رابطة ما پاک پاک است. اما اصلا شماها که گیر می دهید به خودتان هم شک دارید.

 

من نه به خودم شک دارم و نه به شماها! من به پاکی تک تک شماها ایمان دارم و خدا را هم گواه می گیرم چون اگر پاک نبودید که الان توی کلاس ازدواج ننشسته بودید می رفتید توی خیابان و یک کارهای دیگر می کردید. من به پاکی شماها شک ندارم ولی به شیطنتهای شیطان شک دارم. آنهایی که می گویند آقای فرهنگ ما حواسمان هست و اینقدر سخت نگیرید. سوال من این است که آیا شماها از علی بالاتر هستید؟ از موسی بالاتر هستید؟ از یوسف بالاتر هستید؟ از مریم بالاتر هستید؟ اگر هستید بگویید!

 

علی (ع) به خانمهای جوان سلام نمی کردند، می فرمودند می ترسم از صدایشان خوشم بیاید و گناه کنم. البته رسول الله (ص) چون سنشان بالاتر بود سلام می کردند اما حضرت علی (ع) جوان بودند.

موسی (ع) به دختران شعیب می گوید شما پشت سر من راه بیایید و بگویید خانه تان از کدام طرف است.

 

خدا در قرآن سورة یوسف (ع) آیة 24 دربارة جریان یوسف و زلیخا (که زلیخا هفت تا در را می بندد و خودش را به یوسف عرضه می کند) خداوند می فرمایند: که اگر ما مراقب یوسف نبودیم ممکن بود خطا کند. منِ خدا هواشو داشتم وگرنه ممکن بود خطا کند. اینجا کسی از یوسف هم قوی تر است؟

مریم مقدس (ع)، سورة مریم آیة 18، وقتی جبرئیل به شکل یک جوان زیبا روی جلوی مریم ظاهر می شود که بشارت عیسی را بدهد مریم (ع) خودشان را جمع می کنند و می ترسند و می فرمایند من از دست تو به خدای رحمان پناه می برم.

یعنی ما از حضرت مریم (ع) قوی تر هستیم؟

موارد بسیار زیادی داریم از دوستی های دختر و پسر که به قصد آشنایی برای ازدواج شروع شده و بعد به روابط جنسی کشیده شده.

 

چهارم:

 عدم اعتماد و اطمینان.

ما تازه یکی دو سال که از ازدواجمان می گذرد و آن گرما و هیجان و شور و شوق که تمام می شود تازه یادمان می افتد که به هم شک کنیم. مثلا دوست پسر و دوست دختری بوده اند که با هم هم ازدواج کرده اند. حالا بعد از دو سال می پرسد: ببین تو که آن موقع با من دوست بودی با کس دیگری دوست نبودی؟ من از کجا به تو اعتماد کنم که الان دوست نداشته باشی؟ تو وقتی دور از چشم خانواده ات با من رفیق شدی شاید الان هم دور از چشم من با دو تای دیگر رفیق بشوی.

پنجم:

 تضمینی وجود ندارد که یک دوستی به نیت ازدواج حتما به ازدواج ختم بشود.

اگر این دوستی به ازدواج ختم نشد احساس حقارت و لطمة روحی و روانی که مخصوصا برای دختر هست را چه کسی می خواهد جبران بکند؟ ما تو تا انسان هستیم (سیب زمینی که نیستیم) احساس و عاطفه و روح و روان داریم. اگر ما به نیت ازدواج با هم دوست شدیم (که هزاران مورد از این دوستی ها به ازدواج ختم نشده) و از هم جدا شدیم، لطمة روحی و روانی و گوشه گیری و افسردگی ها را چه کسی می خواهد درست کند؟

ممکن است کسی سوال کند که من موردهایی را می شناسم که دختر و پسر قبل از ازدواج با هم دوست بودند و حالا هم چندین سال است با هم ازدواج کرده اند و خیلی هم با هم خوب هستند و هیچ مشکلی ندارند؟

جواب: بله ممکن است استثناء هایی هم وجود داشته باشد ولی هیچ وقت استثناء کلیت یک چیز را نقض نمی کند. ممکن است ده درصد دوستی های دختر و پسر که به قصد ازدواج هم هست به ازدواج منتهی بشود و اتفاقا خوشبخت هم بشوند ولی این باعث نمی شود که ما این همه آمار (حدود نود درصد) را نادیده بگیریم که این دوستی ها چیزی جز آبرو ریزی و بدبختی نداشته است.

هر رابطه ای سه مرحله دارد:

1) مرحلة نوپا :

حدودا سه ماه اول رابطه را می گویند. و اصلا آرام آرام رابطه در حال شکل گیری است.

2) مرحلة در حال رشد:

بین سه تا شش ماه رابطه در حال رشد است. ما نسبت به همدیگر احساس پیدا می کنیم. و درگیری عاطفی بین ما پیش می آید.

 3) مرحلة جدی:

که بعد از شش ماه این رابطه وارد مرحلة جدی می شود. و نسبت به هم وابستة عاطفی می شوند. و بعد از شش ماه اگر رابطه ای بخواهد قطع بشود (چون یک رابطة کاملا جدی است) لطمه خوردن روحی و روانی بلا شد در آن اتفاق می افتد. حالا تازه شما ببینید که یکی از این دو تا بخواهد ازدواج هم بکند. چون در عشق اول خودش با شکست روبرو شده معلوم نیست در عشق دوم خودش بتواند موفق باشد و زندگی خوبی را آغاز بکند.

ششم:

گاهی وقتها اگر دختر و پسر نتوانند با هم ازدواج کنند حتی اگر نیت آنها ازدواج باشد در حالت کما فرو می روند و می گویند که دیگر ازدواج نمی کنم و از هر چه مرد است بدم می آید. یا اگر مرد باشد می گوید از هر چی زن است متنفرم. یا حتی دیده شده که تصمیم به انتقام می گیرد از هر جنس مخالف. چون این یکسال با من دوست بود و من را رها کرد و با من ازدواج نکرد من هم می خواهم ا تمام آنها انتقام بگیرم.

برای فراموش کردن این درد بعضی ها به مواد مخدر روی می آورند و بعضی ها دست به خودکشی می زنند. بعضی ها از خانه فرار می کنند. بعضی ها سعی می کنند آبروی ان طرف را با عکسهای خصوصی او ببرند. بعضی اسید پاشی می کنند و ..

سوال: اگر آقایی سربازی نرفته باشد ازدواج با او را پیشنهاد می کنید؟

جواب:

اگر آقایی به دلیل ادامة تحصیل سربازی نرفته منعی در ازدواج با او نیست. مثلا من بلافاصله بعد از دیپلم لیسانس قبول شدم و بعد هم فوق لیسانس. در این منعی نیست. اگر هم سربازی برود با سرباز عادی فرق می کند. سربازی او حالت اداری دارد.

سوال: اگر خانواده ها از دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج مطلع باشند دیگر دوستی آنها اشکالی ندارد؟

جواب:

اصلا ما این دوستی را به کل قبول نداریم. چه خانواده در جریان باشند و چه نباشند. چون راه شناخت این نیست.

هفتم:

ما وقتی با یک نفر دوست می شویم به نیت ازدواج و مخصوصا اگر بخواهیم آن را پنهان بکنیم ذهنمان درگیر می شود. و در این درگیری از خیلی از کارها باز می مانیم. مثلا دختر یا پسر دانشجو است می خواهد درس بخواند و آخر ترم است به جزوه اش که نگاه می کند عکس رخ یار را می بیند.

نکته: وقتی با این مواردی که دوست دختر دوست پسر هستند حرف می زنیم و از معایب این کار می گوییم به ما می گویند مال من با بقیه فرق می کنم!

هشتم:

اگر این رابطه منجر به ازدواج نشود و یکی از اینها با کس دیگری ازدواج بکند همیشه بعد از ازدواج خطر برگشت به سمت قبلی وجود دارد. خطر اینکه فیلش یاد هندوستان بکند وجود دارد. و مدام هم همسرش را با آن قبلی (چه دختر و چه پسر) مقایسه می کند. و معلوم است که بازنده همسر اوست. مثلا فرض کنید این شخص بازیگر یک پسر است که مدام برای دوست دخترش کادوهای جورواجور می خریده، اس ام اس های عاشقانه هر روز می داده، (چون می خواست آن رابطه ادامه پیدا بکند) حالا این دختر رفته با کس دیگری ازدواج کرده و دیگر از این کادوها به آن شکل افراطی خبری نیست خب معلوم است که بازندة در این میان دختر است که از همسر خود دلسرد می شود.

این دوستی ها خطرناک است. اگر منجر به ازدواج نشود ممکن است دوباره بخواهد رابطه برقرار بشود.

 

نهم: از دست رفتن موقعیتهای خوب

آقای محترمی که با یک خانم دوست هستی و خانم محترمی که با یک آقا دوست هستی، فرض می کنیم که نیت شما هم صد در صد ازدواج است. بهترین موارد برایت می آیند خواستگاری و یا می خواهند ببرندت خواستگاری ولی زیر بار نمی روی و به خانواده می گویی من اصلا قصد ازدواج ندارم چون یک نفر دیگر در ذهن تو است. و در نتیجه عالی ترین موقعیت ها از دست تو می روند.

 

دهم: زیر سوال رفتن شأن و شخصیت دختر برای پسر

می دانید چرا؟ پسر می گوید مگر این اصل و نصب و خانواده و رگ و ریشه نداشت؟ من همینطوری گفتم پیشنهادم ازدواج است و قبول کرد! گفتم خانواده تان از موضوع مطلع نشوند تا ما خوب همدیگر را بشناسیم و او گفت باشد! نکند ریگی به کفش دختر است؟ معمولا در این زمینه این پسر ها هستند که به دخترها شک می کنند.

 

دهم: دروغگویی به خانواده

دوستان یک رابطه خرج دارد، همین طور مفت و مجانی که نیست بالاخره باید یک هزینه هایی برای همدیگر بکنیم قرار است با هم برویم و بیاییم و خانواده هم نفهمد. تا کی می توانی بگویی می روم خانة همکلاسی ام؟  مثلا گوشی موبایل را همه جا حتی توی حمام با خودش می برد! زیر پتو چند ساعت پیامک می دهد! قبض موبایل بالا می رود. این رفتارها باعث مشکوک شدن و بعد لو رفتن شما می شود. باعث آبرو ریزی و درگیری می شود. تا کی می خواهیم به خانواده دروغ بگوییم. بالاخره کافی شاپ رفتن خرج دارد. هر روز دستمان را جلوی خانواده دراز می کنیم برای پول. خب برای چی می خواهی؟ طرف برای تامین هزینة این عشقش پنهانش پول از جیب بابایش بر می دارد  و یا دختر النگوهایش را می فروشد و می گوید گم شدند!

 

سخن آخر در این باره:

دوستان فرض کنید در یک سالن بزرگ بیش از ده هزار نوع از بهترین غذا ها را قرار داده اند و گفته اند که مفت و مجانی بروید بخورید ولی در یکی از این ظرفهای غذا یک سم بسیار کشنده وجود دارد که بلافاصله بعد از خوردن خواهید مرد، آیا هیچ عقل سالمی به خودش اجازه می دهد که لب به یکی از ایمن ظرفهای غذا بزند؟ فرض می کنیم همة پسرها ماه و همة دخترها گل ولی توی هر ده هزار تا از اینها یکیشان همان ظرف سم است که اگر بخواهی با او رابطة دوستی برقرار کنی می خواهد سوء استفاده کند. می خواهد تو را بدبخت کند. می خواهد تو را به بیراهه ببرد.

عقل سالم می گوید اگر در بین کل دختر و پسرهای اصفهان یکیشان است که می خواهد به قصد ازدواج از تو سوء استفاده کند؛ با هیچ کدام از آنها دوست نشو! پس ما این رابطه را توصیه نمی کنیم.

 

سوال: ما قبل از کلاس شما این رابطه را برقرار کرده ایم و مدتها هم هست که با هم دوست هستیم و همه جوره هم همدیگر را امتحان کرده ایم و حتما هم می خواهیم با هم ازدواج کنیم همدیگر را هم نمی توانیم ترک کنیم پس لطفا یک راه کار بدهید!

جواب:

بلافاصله جریان را بیاندازید در کانال خانواده ها. ببینید شتر سواری دولا دولا نمی شود! دختر خانم ها شما ها باید این جا عمل کنید. به آقا پسر می گویید ما کلی مدت است که با هم دوست هستیم و همه جوره هم من را امتحان کرده ای و خودت هم مدعی هستی که همه جوره من را پسندیدی؛ از الان به بعد رابطه مان قطع تا خانواده ات برای خواستگاری تشریف بیاورند. اگر بهانه آورد بدانید که دارد دروغ می گوید. پس اگر این رابطه را هم داشتید قطع کنید تا خواستگاری صورت بگیرد. و وقتی هم خواستگاری انجام شد هیچ کدام از دختر و پسر نباید چیزی در مورد دوستی قبل از ازدواجشان به پدر و مادرشان بگویند. می دانید چرا؟ چون پدر و مادر تا بشنوند که شما قبلا دوست بوده اید می گویند نه.

منبع:

http://ab-ojeparvaz.mihanblog.com



قدرت کلمات..

کلماتی که از دهانمان بیرون می آیند ،

ویترین فروشگاه شعورماست !

واین راهم بدانیم که:

کلمات قدرت آزاردادن مارا ندارند مگرآنکه گوینده ی کلمات،

برایمان بسیارعزیزباشد …

بیایید یه کم در طرز صحبت کردنمون دقیق تر باشیم

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSTshf2Rgw1Mh7vXP8V8rv4TKxHlokBJC1vvpSNJgfBFW4yLsY

سادگی راچه میپنداری؟؟

انسان های ساده رااحمق فرض نکنید

باورکنید که آن ها خودشان نمیخواهند:

هفت خط باشند...!

معیارهای جدیدبرای ازدواج

معیارهای جدید برای ازدواج

معیار های جدید

پسری که میاد به خواستگاری باید حسابش پر پول باشه و بتونه قباله یک زمین رو مهریه کنه. مگه میشه با شکم گشنه زندگی کرد؟ زندگی که توش پول نباشه نمی تونه پر از عشق باشه. علاوه بر اون زیبایی هم در انتخاب بسیار مهمه. آدم باید روش بشه در کنار همسرش قدم بزنه و اونو به همه نشون بده. اگر همسرم زیبایی لازم رو نداشته باشه همه منو مسخره می کنن. این یعنی دست کم گرفتن خود. حالا اگه یه وقتایی هم دروغ گفت یا تو کارش تقلب کرد خب مهم نیست یواش یواش خوب میشه یا شایدم صلاح می دونه که بخشی از سیاست های لازم رو تو کارش داشته باشه اما زیبایی ظاهر و پولداری لازمه که از اول انتخاب با شخص مورد نظر همراه باشه.

 

ازدواج

در نسلهای قبل که پدران و مادران ما ازدواج می کردند معیارهای اصلی برای ازدواج با خدا بودن یعنی خدا رو در مراحل زندگی به یاد داشتن و سعی در خوب بودن و داشتن صفات پسندیده بود. همچنین پدران و مادران دختر تأکید داشتند دامادی را انتخاب کنند که اهل کار و تلاش باشد و از تنبلی دوری کند و به خانه و خانواده عشق بورزد و به اصطلاح زن دوست باشد. پدران و مادران پسر هم در پی آن بودند که دختری با حیاء و محبوب و کدبانو را برای پسرشان انتخاب کنند تا بتواند زمینه های آرامش و آسایش را برای او فراهم کند.

.

.

.

چند سال بعد

اما حالا وضعیت به چه صورت است؟ آیا معیارهای ازدواج به همان صحت و سلامت باقی مانده؟ اولین سئولاتی که خانواده دختر از خانواده پسر دارند چیست؟ تأکید برای انتخاب، روی چه موضوع هایی قرار دارد؟ آیا پسری که روی پای خودش ایستاده و سعی دارد با استقلالی که بدست آورده خودش اسباب یک زندگی سالم و شاید نه چندان مرفه را فراهم کند مورد ارج و قرب قرار می گیرد؟ آیا روی اعتقادات و اخلاقیات طرف مقابل توجه و تأکید خاصی وجود دارد؟ خانواده های پسر چقدر بر حیا و حجب دختر توجه و عنایت دارند و به جای تأکید بر زیبایی و اموال پدری تا چه میزان به وجود صفات اخلاقی و مهارت های شوهرداری صحه می گذارند.

معیار های جدید

متأسفانه امروزه اکثر جوانان انتظار دارند که نیازها و توقعات آنها با ازدواج تأمین شود. در صورتی که ازدواج عرصه ای برای تغییر و ایجاد پختگی و کسب تجربه است. شیرینی پیوند بر این است که هر دو  در پی ایجاد رفاه و تغییرات مثبت تلاش کنند. هر دو شاهد پشتکار دیگری برای بهتر شدن باشند و هر دو دیگری را برای تلاش افزون تر تشویق و ترغیب کنند. آن وقت است که قدر عافیت را بدست می آورند و درک می کنند که بدون فعالیت و تلاش و خواست خدا زمینه های سلامت و ارتقاء بدست نمی آید. دختران و پسران ما باید با نگاهی واقع گرایانه دست به انتخاب بزنند و در پروسه انتخاب بر معیارهایی تأکید کنند که در ایجاد خوشبختی واقعی و پیوند دل ها مؤثر واقع می شود در این بخش از مقاله سعی داریم تا تعدادی از این معیارهای منطقی را به شرح بگذاریم.

طرفین باید از افقی همسو به قضایا بنگرند و در رویکردها و نگرش های خود از اختلافات فاحشی برخوردار نباشند.

1- دارا بودن همسانی و اشتراک در اعتقادات دینی آن هم در سطحی مورد قبول و پذیرش به طوریکه هر دو طرف سعی می کنند به انتخاب شخصی مقید به اصول مذهبی و چارچوب اصلی دینی اقدام کنند.

                                                                               ***********

2- دارا بودن ملاک های پسندیده اخلاقی و عدم حضور صفات ناپسند اخلاقی مثل پرخاشگری، خساست  و بدبینی. چنین ویژگی هایی خانمان برانداز است و به هیچ عنوان نباید در انتخاب مورد اغماض قرار گیرد.بسیارند جوانان و به ویژه دخترانی که در دام احساسات گرفتار می شوند و متاسفانه وجودشان قادر به درک این خصیصه ها در شخص مقابل نیست و حتی با اخطار اطرافیان نیز حاضر نیستند کمی احساسات را کنار گذارده و به واقعیت بیاندیشند.

                                                                                ***********

3- دارا بودن استقلال نسبی و تلاش برای مستقل شدن و عدم تکیه به حمایت های افراطی اطرافیان (چه در زمینه اقتصادی و چه در زمینه مهارت های عاطفی و زندگی و همسرداری)

اگر در نوع تفریحات و گذران اوقات فراغت طرفین تفاوت فاحشی وجود داشته باشد می توان به اختلاف زیاد در نوع تیپ های شخصیت پی برد.

                                                                                ***********

4- همسانی و تشابه در نوع نگاه طرفین به موضوع ها و مسائل مختلف زندگی. به طوری که طرفین از افقی همسو به قضایا بنگرند و در رویکردها و نگرش های خود از اختلافات فاحشی برخوردار نباشند. این موضوع می تواند در اختلاف سطح تحصیلات دختر و پسر نیز اتفاق بیفتد.اما با توجه به شرایط فعلی که معمولاً سطوح تحصیلی دختران بالاتر از  پسران است باید به جای تأکید افراطی بر تحصیلات، سطح فهم و درک و تشابه نگرشی افراد مدنظر قرار گیرد.

                                                                                ***********

5- همسانی و تشابه در نوع علاقمندی ها و تفریحات، حضور در جمع  و در مجموع تیپ شخصیتی. اگر در نوع تفریحات و گذران اوقات فراغت طرفین تفاوت فاحشی وجود داشته باشد می توان به اختلاف زیاد در نوع تیپ های شخصیت پی برد. فرض کنید آقایی که در اوقات فراغت خود به مطالعه و  تفریحات انفرادی علاقمند است و خانمی که در این مواقع حضور در جمع  را ترجیح می دهد. این تفاوت می تواند در آینده مشکلاتی را بدلیل شخصیت های مختلف آنها و نیازهای طبیعی هر یک به وجود بیاورد.

نامزدیتان!!

تهدیدهای امروزی برای رابطه نامزدی


دنیای امروز هر قدر هم تکنولوژیک و پیشرفته باشد باز قواعدی دارد که ممکن است با زندگی عاطفی ما جور در نیایند. قواعدی که باید گاهی به خاطر رابطه مشترکتان از آنها چشم بپوشید و مراقب تهدیدهای آنها برای رابطه تان باشید.

در اینجا چند نمونه از این تهدیدها را برای شما بازگو می کنیم.


زن

وقتی برای او نیست؟

دوران نامزدی دوران پرمشغله ای است. تامین کردن مقدمات زندگی مشترک، کار زیاد و برنامه های ناتمامی مثل تحصیل که باید تا زمان ازدواج آنها را به یک سرانجامی برسانید، همه و همه باعث می شوند گاهی وقت سر خاراندن هم نداشته باشید. اما در این بین فراموش نکنید که اهمیت رابطه و ابعاد عاطفی آن از هر چیزی مهم تر است. با نامزدتان به خرید بروید، دوستان مشترکتان را ببینید، به گشت و گذار در پارک و دیدار با خانواده ها بپردازید و رابطه تان را صرفا به چند پیامک یا تلفن محدود نکنید. پر بودن همیشه برنامه‌های شما، وقتی برای توجه به همسرتان و نیازهای او باقی نمی‌گذارد. برای اینکه به یک نفر نزدیک شوید، باید زمان و انگیزه کافی برای توجه کردن به او را داشته باشید.

 

تلفن خاموش

وقت های دو نفره‌تان را تمام و کمال با نامزدتان صرف کنید نه با دوستان، همکاران و تلفن های کاری. گپ زدن‌های تلفنی و دوستانه یا پیامک بازی یا حتی حضور در فضای مجازی (حتی اگر دو  نفره باشد) می تواند رابطه شما را تهدید کند. نگذارید دیگران هنگام صرف یک ناهار دو نفره با تلفن زدن و درگیر کردن ذهن و زمان شما، میان تان فاصله بیندازند. در حضور همسرتان تلفن همراه خود را خاموش کنید یا تماس ها را به پایان زمان دیدارتان موکول کنید.

 

غرق شدن در دنیای مجازی

این که مرتب در حال چک کردن ایمیل ها، کامنت های وبلاگ یا نظرات دوستانتان در شبکه های اجتماعی باشید، می تواند رابطه شما را به شدت تهدید کند. شاید توجیه بیاورید که همسرتان هم با شما در این شبکه ها و فضای مجازی حضور دارد، یا دارید کامنت های وبلاگ مشترکتان را چک می کنید اما این ها دلایل خوبی برای وقت گذرانی در فضای مجازی نیستند. در دوران نامزدی هیچ چیز مهم تر از گفتگو، بیرون رفتن و شناخت همدیگر و برنامه ریزی برای آینده نیست.

اگر می‌خواهید رابطه تان همیشه سرزنده بماند، تفریح کردن را فراموش نکنید. قرار نیست همه زندگی شما جدی و با قاعده باشد و تمام تفریح‌های‌تان هم به پول وابسته باشد. شما می‌توانید با هم وقت بگذرانید و بدون صرف هیچ هزینه‌ای عشق را میان تان زنده کنید

کار زیاد هم دردسر است

البته که در شروع زندگی نیاز به تامین مالی درست و حسابی دارید اما انقدر خودتان را در کار غرق نکنید که دیگر چیزی از رابطه عاطفی تان باقی نماند. اگر نمی‌خواهید رابطه تان آسیب ببیند، حساب کار را از رابطه تان جدا کنید. شما چند ساعت از روز در محل کارتان مشغول هستید و این حق نامزدتان است که در آخر روز فرصت کافی برای صحبت کردن، با شما داشته باشد.

اگر می‌خواهید رابطه تان همیشه سرزنده بماند، تفریح کردن را فراموش نکنید. قرار نیست همه زندگی شما جدی و با قاعده باشد و تمام تفریح‌های‌تان هم به پول وابسته باشد. شما می‌توانید با هم وقت بگذرانید و بدون صرف هیچ هزینه‌ای عشق را میان تان زنده کنید.

فاطمه ایمانی

تبیان

نسل بی هویت.....

امروزآنچه درکشورهای غربی مشاهده میشودعبارت است ازنسلهای بی هویت -نسلهای درمانده وسرشکسته-پدرومادرهایی که ازفرزندانشان سالها خبرندارنددریک شهرهم زندگی میکنندچه برسدبه اینکه درشهری دیگرباشد...

خانواده های متلاشی شده انسانهای تنها...

درکشورهای اروپایی وآمریکایی..اززنهای بی شوهر-مردهای بی زن-آمارهای بسیاربالا وجودداردکه تبعا بچه های بی پدرومادر-بچه هاب ولگرد-بچه های جنایتکارحاصل آن است.

درآن جا فضای جنایت است..

همین حرفهایی که درخبرهامیشنوید:یک بچه ناگهان درکوچه خیابان توی قطارقتل انجام میدهد تعدادی رامیکشد.یکبارودوبار ویکی دوبارهم نیست!!همینطورسطح جنایتکارهاازلحاظ سنی پایین می آید..

این جامعه وقتی به این جامیرسددیگرتقریباغیرقایل جمع کردن است..

{خطبه ی عقدمورخه ی28.2.74}

{خطبه ی عقدمورخه ی9.11.76}

بیانات امام خامنه ای.مدظله العالی.

شهیدهمت

خاطره ای از شهید محمد ابراهیم همت به نقل از همسر ایشان

 

یک روز خیلی ناگهانی به ابراهیم گفتم:

«به خاطر این چشم ها هم که شده بالاخره یک روز شهید می شی!»

چشم هایش درخشید و پرسید: «چرا؟» یک دفعه از حرفی که زده بودم پشیمان شدم. خواستم بگویم «ولش کن!» می خواستم بحث را عوض کنم

 اما نمی شد. چیزی قلمبه شده بود و راه گلویم را بسته بود.

آهی کشیدم و گفتم:

«چون خدا به این چشم ها هم جمال داده هم کمال! چون این چشم ها در راه خدا بیداری زیاد کشیده و اشک های زیادی ریخته



زن مسلمان دانشمند

حضور موفق دانشمند زن مسلمان مصری در سازمان فضایی آمریکا

حضور موفق دانشمند زن مسلمان مصری در سازمان فضایی آمریکا
زنان  - تهانی عامر از همان وقتی که از پنجره اتاقش پدر را که در حال تعمیر موتور ماشینش بود تماشا می کند، به کشش و علاقه ذاتی خود به کارهای فنی و مهندسی پی برده بود.

 به گزارش شفقنا، در حالی که عشق وافر به ریاضی راه را برای ادامه تحصیل در رشته ی مهندسی مکانیک و هوافضا در آینده هموار کرد، حضور یک مشوق و معلم بی نظیر و دلسوز، یعنی پدرش، وی را در این راه هرچه بیشتر تشویق و راهنمایی می کرد.

تهانی هم به نوبه خود، این روزها وقت زیادی را صرف تشویق و ترغیب زنان جوان به کنکاش  درباره ی توانایی های بالقوه ی خویش می کند.

دکتر عامر همکاری خویش با آژانس هوا فضای آمریکا(NASA)، را در شاخه ی دینامیک محاسباتی سیالات آغاز کرد. با فعالیت در این شاخه، وی تجربه ی ارزشمندی به دست آورد و رویای خویش را که کار کردن در کنار محققان و دانشمندان طراز اول جهان و حل و فصل مشکلات واقعی زندگی انسانها بود، تحقق بخشید.

وی اینگونه خاطراتش را مرور میکند: این واقعا یک موقعیت فوق العاده بود، کار کردن با اوج تکنولوژی جهان و محققانی که عاشق کارشان هستند.

پس از آن عامر فرصت خوبی در یکی از تونل های بادی ناسا برای مشارکت در پروژه تحقیقی هوانوردی در زمینه ی هدایت فشار و تجربه ی نقاشی حساس به حرارت به دست آورد. این موقعیت تجربه ارزشمندی هم به لحاظ نظری و هم از منظر عملی بود. کار کردن باکدهای ابر کامپیوترهای قمث پیشرفته و بالارفتن از سقف تونل بادی برای نصب یک کاوشگر سرعت برای عامر تجربه ای فوق العاده و بی نظیر بود.

دکتر عامر دارای مدرک مهندسی مکانیک، کارشناسی ارشد مهندسی هوافضا، و دکتری مهندسی از دانشگاه «الد دومینیون» ویرجینیای آمریکاست. این زن دانشمند مسلمان همچنین مخترع سیستمی برای اندازه گیری رسانایی گرمایی یک رشته فیلم بسیار نازک نیز هست که در شکل دادن حرارتی تکنیک های مختلف تعیین محل گذار لایه های مرزی در مل های مورد آزمایش تونل های بادی مورد استفاده قرار می گیرد.

این دانشمند در مورد خود گفته است: من یک مسلمان آمریکایی و کارمند ناسا هستم. در محله ای در اطراف قاهره بزرگ شدم و همیشه در زندگی ام سه اصل اساسی داشته ام. خدا را خشنود کن تا همه از تو خوشنود شوند، تحصیل رمز موفقیت است، و با مهربانی و ملایمت به دیگران خدمت کن.

اگر کسی به این اصول بیاندیشد، متوجه خواهد شد که اصول ساده ای هستند. رهنمودها و اصول اخلاقی را که خداوند از طریق کتاب های آسمانی اش در اختیار انسان ها قرار داده است، اصل دوم و سوم هم دستیابی به خودباوری از راه کسب دانش و تحصیل و حس مسوولیت اجتماعی است.

من اوایل قصد داشتم به مدرسه ی پزشکی قاهره بروم اما رشته ی خود را تغییر دادم و پیش از رفتن به کالج رشته ی مهندسی را انتخاب کردم. در سن 17 سالگی ازدواج کردم و به آمریکا آمدم.

همیشه به ریاضیات علاقمند بوده و هستم. وقتی در آمریکا سر اولین کلاس حساب حاضر شدم، حتی یک کلمه انگلیسی نمی توانستم حرف بزنم با این حال نمره ممتاز گرفتم و از آنجا بود که فهمیدم با ادامه تحصیل در رشته ی مهندسی آینده درخشانی خواهم داشت.

با داشتن دو فرزند عزیزم، طی دو سال مدرک فوق دیپلم علوم پایه را گرفتم و برای گرفتن مدرک لیسانس مهندسی مکانیک ادامه تحصیل دادم. پس از آن نیز فوق لیسانس مهندسی هوافضا و دکتری مهندسی گرفتم.

به نظر من ناسا مثل یک بالش نرم است که به شما اجازه می دهد تا دست نیافتنی ترین رویاها را در سر بپرورانید و سپس با سخت کوشی و تلاش بسیار زیاد آن را به واقعیت تبدیل کنید.

کارکردن در سازمان فضایی آمریکا ابدا خسته کننده نیست. تجارب ارزشمندی در اینجا کسب کرده و افتخار همکاری با محققان و دانشمندان بسیاری را داشته ام. بودن در چنین محیطی این فرصت را برایم ایجاد کرد که بتوانم سیستم اندازه گیری رسانایی گرمایی یک رشته فیلم نازک را اختراع کنم. در حال حاضر در پروژه ارزیابی مستقل ناسا در پروژه ها و برنامه های آژانس مشارکت دارم و از اعضای مرکز ارزیابی برنامه مستقل این سازمان هستم.

در سایر اوقات به شدت برای کمک و آموزش دیگران تلاش می کنم و با حضور در برنامه های ناسا مانند «روز مراقبت»، هفته ی مهندسی، اداره ی سخنرانان و برنامه های علمی فوق برنامه مدارس، داوطلبانه وقتم را صرف ارایه ی خدمات اجتماعی می کنم.

علاوه بر این در برنامه های مسجد در زمینه ی آموزش تعالیم و احکام اسلام و آموزش زبان عربی به نوجوانان به طورفعال شرکت دارم. پس از 11 سپتامبر با آموزش و برطرف کردن ذهنیت نادرست مردم آمریکا نسبت به اصول دین اسلام، به جامعه ی خود کمک کرده و بارها در کلیساها ، دانشگاهها و مدارس مختلف سخنرانی کردم.

 

شماملاکتون برای همسرخوب چیه؟؟؟؟؟

همسر خوب

1) شایستگی خانواده

بسیار روشن است که محیط رشد و نمو در فکر و روح و اخلاق و اعمال انسان تأثیر به سزا دارد. وقتی برای گیاه فرق می کند در چه خاک و آب و هوایی رشد کند، چطور برای انسان فرقی نکند؟ پس این مهم است که همسر آینده ی یک جوان در چه خانواده ای و با چه دیدگاه ها و گرایش هایی بزرگ شده است. امام صادق (ع) می فرمایند: « از خاندان صالح و شایسته همسر انتخاب کنید که نطفه و وراثت اثر (پنهانی و ناخواسته در فرزند و نسل شما) دارد.»

 

2) اخلاق

بعد از باورهای دینی شاید هیچ عاملی در خوشبختی انسان و شیرینی زندگی به اندازه ی اخلاق تأثیر نداشته باشد. اخلاق خوب، کمبودهای جسمی و جمال و زیبایی را جبران می کند. بارها مشاهده شده همسرانی که از جهت مالی و جمال در حد متوسط بلکه پایین تر بوده اند، به سبب اخلاق نیکویی که داشته اند از زندگی گرم و صمیمی برخوردار بوده اند؛ تا آنجا که زبان زد دیگران واقع شده اند. در نقطه ی مقابل، چه بسیارند همسرانی که با داشتن رفاه مادی فراوان در بهترین اتومبیل ها سوار و به سوی زیباترین ویلاها در حرکت بوده اند، اما از دست اخلاق بد یکدیگر و نیش و کنایه ها و زخم زبان ها آرزوی مرگ کرده اند....

برای تأکید بر اهمیت اخلاق توجه به این سخن پیامبر اکرم(ص) لازم است که فرمودند: « کامل ترین فرد از جهت ایمان آن کسی است که اخلاقش از دیگران بهتر است و نسبت به خانواده خود بیشتر مهر و مدارا می کند. »

  

ادامه مطلب ...

اول خودت!!!!!!!

مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است...
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این خاطر نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد. این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو...
«ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی ، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد.»
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم.
سپس با صدای معمولی از همسرش پرسید:
«عزیزم ، شام چی داریم؟» جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به در آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و درست از پشت همسرش گفت: «عزیزم شام چی داریم؟» و همسرش گفت:
«مگه کری؟!» برای چهارمین بار میگم: «خوراک مرغ»! حقیقت به همین سادگی و صراحت است.
مشکل، ممکن است آن طور که ما همیشه فکر میکنیم در دیگران نباشد؛ شاید در خودمان باشد...

 

تهانی عامر


شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، تهانی عامر، زن دانشمند علوم محاسبات دارای مدرک دکتری یک مسلمانان مصری و یکی از فضانوردان موفق ناسا است که می خواهد پیام زن مسلمان را به گوش جهان برساند.وی در ناسا« سازمان هوانوردی و فضایی آمریکا» خدمت می کند و صاحب دو فرزند است.عامر روی سایت ناسا اظهار داشت: من یک شهروند مسلمان موفق آمریکایی هستم که در مناطق فقیر نشین قاهره بزرگ شده ام من همواره زندگی ام را بر پایه سه اصل مهم ساخته ام: رضایت خدا از تو رضایت همه از توست، تحصیل علم و با همدردی و مهربانی در خدمت دیگران بودن.

وی ادامه داد: من یک سیستم اندازه گیری هدایت حرارتی از یک فیلم نازک را اختراع کردم که برای مدلیزاسیون ترمیک در بسیاری از تکنیک ها برای مشخص کردن محل لایه انتقال مرز به کار می رود.عامر خاطر نشان کرد که برای اثبات توانایی هایش از هیچ تلاشی مضایقه نکرده است؛ ناسا عامر را به عنوان مدلی شجاع برای زنانی که از صعود به آسمان واهمه دارند معرفی کرده است.عامر با وجود خدمت در ناسا در مسجدی که تعالیم اسلامی را آموزش دیده است نیز خدمت می کند وی در مسجد به کودکان زبان عربی و تعالیم اسلامی می آموزد.عامر بعد از حادثه 11 سپتامبر کنفرانسی را برای غیر مسلمانان در بسیاری از کلیساها و دانشگاهها در دفاع از اسلام ایراد کرد.

منبع: شبستان به نقل از لومژ-فرانسه

اینم یه نکته کاربردی زندگی...

صدقه‌ای که رد نمی‌شود

ایشان می‌گفتند:«اگرخواستی صدقه بدهی، همین‌طوری صدقه نده؛ زرنگ باش، حواست جمع باشد، صدقه را از طرف امام رضا علیه‌السلام برای سلامتی آقا امام زمان‌عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بده. برای دو معصوم است، دو معصومی که خدا آنها را دوست دارد. ممکن نیست که خداوند این صدقه را رد کند. تو هم اینجا واسطه‌گری‌ات را می‌کنی. تو واسطه‌ای و همین حق واسطه‌گری است که اجازه می‌دهد تو به مراحل خاص برسی.

خاطرات آیت الله العظمی مجتبی تهرانی

زمستان


سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت ،سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم ، دشنام پست آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
تگرگی نیست ، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است

شعر از مهدی اخوان ثالث(م.امید)