پدرم
اخلاق بدی مثل خودخواهی و زورگویی دارن؛ سالهاست که مادرم و من و خواهر و
برادرم این رفتار را تحمل کردیم و بارها درموردش باهاشون صحبت کردیم، اما
حاضر نیستن هیچ تغییری در رفتارشون ایجاد کنن و حتی هر روز بدترم میشه؛
پدرم معتقد هست که چون نون آور خانواده اند در هر موردی حرف باید حرف
خودشون باشه ، و کلا اگه مخالف چیزی باشن زیر بار هیچ منطق و دلیلی نمیرن؛
از همه انتظار دارن که همواره گوش به فرمان اوامر باشن
مادرم بعد از 25 سال تصمیم گرفته از بابام جدا بشه، میگه تا الان هم به
خاطر ما بوده که این رفتار را تحمل میکرده، الان قهر کرده رفته خونه مادرش؛
من کاملا حق را به مامانم میدم.
از طرفی مامانم روی حرف من خیلی حساب میکنه، یعنی من میتونم راضیش کنم که دوباره برگرده سر زندگیش
ولی باتوجه به شناختی که از بابام دارم میدونم هیچ تغییری ایجاد نمیشه و
اگه برگردیم دوباره همون روند قبل ادامه پیدا مبکنه؛ اگه مادرم بخواد جدا
بشه من ترجیح میدم با اون زندگی کنم و خواهرم هم همینطور
در این صورت بابام تنها میمونه ولی عمرا کوتاه بیاد و بخواد آشتی کنه و از
این حرفا، تازه برعکس باهامون لج میکنه و مارا از همه چی محروم میکنه.به
نظر شما من باید از این جدایی حمایت کنم
مشاوره گاه نویسhttp://gaahnevis.blogfa.com/
برای پاسخ به ادامه مطلب بروید: