زندگی زیبا{ازدواج}
زندگی زیبا{ازدواج}

زندگی زیبا{ازدواج}

مسافر

ازدواج مشکل یاراه حل؟

آن چه در این مقاله مختصر می خوانید :

ازدواج یک مشکل است یا یک راه حل ؟

علل و عواملی که «ازدواج جوانان» را به چالش کشیده، چیست؟

یکی از مشکلات اساسی که امروز جامعه ما و خانواده ها با آن درگیر هستند و شاید بتوان آن را در برخی مناطق و طبقات، یک معضل دانست، مسأله «ازدواج جوانان» است.

ازدواج به عنوان یکی از سنت های تأکید شده در دین اسلام، که خود می تواند راه حل بسیاری از مشکلات و مانع بروز خیلی از معضلات باشد امروزه در جامعه اسلامی ما با مشکلات و معضلاتی مواجه شده و جامعه را به شدت با تهدیداتی مواجه کرده است.

عدم آگاهی برخی از جوانان و خانواده های آنان با مسائل و جزئیات دخیل در امر ازدواج، ترویج سنت ها و آداب غیر معقول و گاه خلاف شرع، مشکلات اقتصادی و اجتماعی، عدم توجه کافی به نهاد خانواده و مسأله رشد صحیح و منطقی جمعیت و عواملی از این دست، روز به روز «ازدواج جوانان» را با مشکلات بیشتری مواجه می سازد تا جایی که برخی از جوانان و خانواده های آنان ترجیح می دهند با به تأخیرانداختن ازدواج یا تصیمیم بر عدم ازدواج، از مواجهه با این مشکلات خودداری کنند.

اگر بخواهیم به طور فهرست وار به برخی از این عوامل اشاره کنیم می توان موارد ذیل را نام برد :

عدم آشنایی با مسائل و نیازهای جوانان در دوران بلوغ از جمله نیازهای جنسی، روحی و عاطفی

اطلاع نداشتن از آثار و برکات ازدواج و تشکیل خانواده از قبیل : رسیدن به آرامش، فراهم شدن زمینه برای برطرف شدن نواقص زوجین و حرکت به سمت تکامل روحی، جسمی، معنوی، مهیا شدن زمینه پرهیز و دوری از گناهان، تولید نسل و ...

عدم آشنایی با میزان و نوع انتظاراتی که هر یک از زوجین باید از اصل مسأله ازدواج و نسبت به همدیگر داشته باشند و ...

آگاهی نداشتن از برخی احکام شرعی در زمینه ارتباط دختر و پسر (زن و مرد)، محرم و نامحرم، الزامات شرعی قبل از ازدواج، انتخاب همسر، خواستگاری، تعیین مهریه و برخی شروط ضمن عقد، عیوب و مشکلات روحی یا جسمی طرفین ازدواج، برگزاری مراسم، حقوق و وظایف و حدود هر یک از زوجین و ...

ترویج و پایبندی به سنت ها و رسوم اشتباه و بالا بردن سطح انتظارات و توقعات از قبیل میزان مهریه، انتظارات نابجا در مورد جهیزیه دختران، بالا بردن سطح انتظارات از پسران در مورد امکانات مالی و رفاهی، میزان تحصیلات، نوع شغل و میزان درآمد، ریخت و پاش در مراسم ها و خریدها از مجلس خواستگاری تا شب بدرقه دختر و پسر، ترویج نگرش و فرهنگ بالا بودن میزان تحصیلات در دختران هر چند که در آینده هیچ بهره عملی هم از تحصیلات نداشته باشد و ...

مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه از قبیل بالا بودن نرخ تورم، گرانی، بیکاری، عدم ثبات شغلی، سختی تأمین منابع مالی، مشکلات مسکن و معیشتی و درمانی و بهداشتی و ...

وجود برخی پندارهای غلط در مقوله ازدواج و انتخاب همسر در خانواده ها به نحوی که برخی این مسأله را از هر قید و بندی آزاد می دانند به طوری که دختران و پسرانی که در چنین جو و فرهنگی تربیت می شوند برخی نیازهای خود را که شرعا و عرفا باید فقط از طریق ازدواج تأمین کنند، به صورت غیر مشروع و غرمتعارف ارضاء نموده و به نوعی خود را از ازدواج بی نیاز می دانند و یا در صورت ازدواج به مسائل اساسی و بنیادی توجه چندانی ندارند و در مقابل برخی هم چنان حصارها و موانعی را ایجاد می کنند که امکان انتخاب صحیحی که برخاسته از احساسات، عواطف، عشق، علاقه، عقلانیت و بر اساس معیارها و ملاک های سنجیده باشد را از دختران و پسران سلب می کند.

همه این مسائل و عواملی دیگر دست به دست هم داده اند تا امروزه «ازدواج جوانان» با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم کند تا جایی که به وضوح شاهد بالارفتن سن ازدواج، افزایش آمار طلاق، شکل گیری خانواده های غیرموفق با اختلافات بسیار، کاهش نرخ رشد جمعیت، افزایش چشم گیر برخی گناهان و بزه کاری ها و بی عفتی و بی حیایی در جامعه، رخت بستن آرامش و اطمینان و شادی از میان جوانان و خانواده ها، کم شدن انگیزه و امید به آینده، بیشتر شدن مشکلات روحی و بیماری های عصبی و گرایش به کارها و مواد مخدر، رواج بی بندباری و لاابالی گری بخصوص در برخی مناطق و ... هستیم.

همه این مسائل موجب شده تا نقش بسیار والا و بالای  ازدواج در جامعه، مغفول و یا تضییع شود.

شما هم در بحث مشارکت کنید !

منبع:گاه نویس

آیاازدواج باپسری که ازمن 2سال کوچکتراست....

آیا ازدواج کردن با پسری که حدودا 2 سال کوچیکتر هست، در آینده مشکل ساز میشه؟ برای پاسخ به ادامه مطلب مراجعه کنید..منبع :گاه نویس

 پاسخ :  

ادامه مطلب ...

چطوری میخوای معرفیش کنی؟؟؟

چطور خواستگارتان را به خانواده‌تان معرفی کنید؟

شب خواستگاری,شرایط خواستگاری,خواستگاری دختر

اصولا هرگونه اظهار تمایل دختران برای ازدواج به عنوان «چشم سفیدی» برداشت می شود. ولی خب همانطور که آن پسر بیچاره با هزار بدبختی موضوع را با خانواده اش در میان می گذارد، شمای دختر هم باید این کار را بکنید؛ چرا که چند وقت است فهمیده اید نگاه های یکی از همکلاسی/ همکارهایتان نسبت به شما عوض شده و طرف هزار بار سعی کرده تا با شما درباره آینده مشترک صحبت کند. در آخرین مرحله هم یکی از دوستان مشترکتان را خفت کرده که آدرس یا شماره تلفنتان را برایش بگیرد.

خواستگاری
شما هم (خودمانیم دیگر) اگر قصد ازدواج نداشتید، یک جوری می پیچاندید ولی جوری آدرس و شماره را دادید که طرف چشم بسته هم بتواند بیاید خواستگاری.

شما می دانید که ظرف یکی دو روز آینده، خانواده پسر با خانواده شما تماس می گیرند و خب دلتان نمی خواهد در همان بدو ارتباط، همه چیز از دست برود. تصمیم می گیرید خودتان اقدام به زمینه سازی کنید. برای این کار هم کسی مطمئن تر از مادر نیست. منتها بنابر همان سنت قدیمی که دختر نباید از شوهر حرف بزند. مانده اید چطور سر صحبت را باز کنید. شما هم می توانید از یک نفر سوم استفاده کنید اما این کار باعث خواهد شد تا حرف شما مثال سقز در دهان مردم بیفتد. چون یقینا آن نفر سوم هم از جماعت نسوان است و نخود در دهانش خیس نمی خورد پس واسطه را بی خیال شوید و بالینک مستقیم عمل کنید.

از آنجایی که دخترها استاد طاقچه بالا گذاشتن و ناز کردن هستند، دنبال راهی می گردید که هم با دست پس بزنید و هم با پا پیش بکشید. بنابراین می توانید با این جمله که «یه پسری هست ...» بحث را کلید بزنید. بعد که سوالات مادر شروع می شود، طبیعتا شما این جمله را می گویید که «اون خیلی اصرار داره که بیاد خواستگاری و...» یا اینکه «ولی من که فعلا نمی خوام ازدواج کنم ...» با گفتن این جمله، مادر به نیت شما پی می برد ولی برای آنکه ضایعتان نکند می گوید «خب پس هیچی دیگه. اگر زنگ زدند می گم نیایند» در این لحظه فشار شما افت شدیدی می کند و با عجله می گویید «نه. حالا بذار بیان. آخه خیلی اصرار کرده» و مادر لبخندی می زند و می گوید باید با پدرت صحبت کنم. در این لحظه شما به اتفاق خود پناه می برید و نفس نفس می زنید.
 

ادامه مطلب ...