زندگی زیبا{ازدواج}
زندگی زیبا{ازدواج}

زندگی زیبا{ازدواج}

مسافر

جانم فدای اِِِِِِیران


وزی که داشتند عشق را تقسیم می کردند, ته مانده اش به من رسید. روزی که داشتند روزی را تقسیم می کردند, به من جز فرشی به نام زمین و سقفی به نام آسمان, چیزی نرسید. من بهترینم, چون آسمان و زمین مال من است.
ایران را دوست دارم, همچون فرزندی که برای مادرش بی تابی می کند
ایران را دوست دارم, همچون موجی که از روی عشق, خود را به ساحل می کوبد
ایران را دوست دارم, همچون مردانی که برای آزادی اش جان دادند
به نام ایران