زندگی زیبا{ازدواج}
زندگی زیبا{ازدواج}

زندگی زیبا{ازدواج}

مسافر

دوستیهای قبل ازازدواج

برای شناخت طرف مقابلمان در ازدواج سه راه وجود دارد.

اول: دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج

دوم: تحقیق

سوم: خواستگاری

راه اول

«دوستی های قبل از ازدواج»

دختر و پسر با هم رفیق بشوند. که این روش کاملا غلط است. آیا اگر دختر و پسر برای ازدواج با هم دوست بشوند و برای اینکه یکدیگر را بشناسند که بعد ازدواج بکنند. خوب است؟ پس بحث ما فقط ارتباط و دوستی دختر و پسر به قصد ازدواج است و نه صرف دوستی های و روابط دختر و پسر با هم. ما می گوییم این دوستی های بین دو جنس مخالف به قصد ازدواج غلط است.

 

«آثار سوء دوستی های قبل از ازدواج:»

برای مشاهدة کامل متن بر روی گزینة ادامة مطلب کلیک کنید!

اول:

 جاذبه ها مانع دیدن معایب طرف مقابل می شود.

اینقدر محو در او می شویم که دیگر خیلی چیزها را نمی بینیم.

رسول اکرم (ص): دوست داشتن یک چیز انسان را کر و کور می کند.

به من می گویند که طرف شما عیب دارد اما ما نمی پذیریم و به سادگی از کنار او عبور می کنیم.

اگر بر دیدة مجنون نشینی     به غیر از خوبی لیلی نبینی

طرف برای شما می شود سراپا حسن. در این دوران دوستی شما اصلا نمی توانید او را بشناسید. تعلق خاطر آفت یک شناخت درست است. دوستی دختر و پسر دور از چشم خانواده ها و یواشکی و برای شناخت برای ازدواج همچون نگاه کردن در نور افکن می ماند (که بعد از آن چشم دیگر چیزی را جز نور نمی بیند.) یعنی وقتی خواستی شخصیت او را تحلیل بکنی فقط نور می بینی.

دوستیهای یواشکی به قصد ازدواج را من رد می کنم نه یک چیزی که در چهارچوب خانواده ها است.

اول ببین مال تو است بعد به او دل ببند، نه اینکه به او دل ببندی بعد تازه فکر کنی که آیا مال تو هست یا نیست.

 

دوستان هیچ عیبی ندارد که کسی بخوابد، اما خیلی عیب دارد که آدمها خودشان را به خواب بزنند. وقتی می گویم تو دوستی دختر و پسر (که یواشکی و برای ازدواج است) آنقدر محو طرف می شوی که دیگر ایرادهای او را متوجه نمی شوی وقتی هم ایرادهای او را به تو می گویند خودت را به خواب می زنی. مثلا به او می گویم فلان مشکل را دارد می گوید همة مردها اینطوری اند. وقتی دختر و پسر با هم رفیق شدند خودشان را به خواب می زنند و معایب را نمی بینند و کار جلو می رود بعد درگیر احساسی می شوند بعد .....

 

دوم:

 در مدت این دوستی بیشتر این رفتارها مصنوعی است.

هر کدام برای آن یکی فیلم بازی می کند، نقاب می زند، ادا در می آورد. برای همدیگر تأتر بازی می کنیم. دختر تو خانه با مادرش خیلی بی ادبانه حرف می زند اما جلوی دوست پسرش اینقدر مودب و رمانتیک حرف می زند. یا پسره تو خانه دست به سیاه و سفید نمی زند اما برای دوست دخترش هر کاری بگوید سریع می کند.

در این زمان همة ما مودب تر و مرتب تر معطر تر و.... می شویم. چون که قرار است برای هم فیلم بازی کنیم. چون قرار است به دل هم بنشینیم. دوست من شما با فیلم بازی کردن یک نفر می خواهید او را بشناسید؟

سوم:

 به شدت زمینة وسوسه و حضور شیطان در این روابط پر رنگ است.

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: هر جا یک دختر و پسر و زن و مرد نامحرمی با هم در خلوتی باشند سومین آنها شیطان است.

 

غیر از این نیست که ما هر چه قدر که رفت و آمدمان بیشتر می شود صمیمی تر می شویم. جالب اینجاست که وقتی به آنها می گوییم این کارتان درست نیست می گویند حواسمان هست. آمارها نشان می دهد که درصئ بالایی از کسانی که در شمال یا جنوب در دریا غرق می شوند از شناگران ماهر هستند. پس چرا غرق می شوند؟ از ساحل دور می شود و هر چه خانواده و دوستهایش به او می گویند نرو می گوید حواسم هست! بعد هم غرق می شود.

 

یکی از این آسیبها این است که شیطان در آن بصورت پر رنگ حضور دارد. و کار به جاهای خیلی بد می کشد. تازه آنهایی هم که تو این وادی ها نیستند به این کارها کشیده می شوند.

به من می گویند که رابطة ما پاک پاک است. اما اصلا شماها که گیر می دهید به خودتان هم شک دارید.

 

من نه به خودم شک دارم و نه به شماها! من به پاکی تک تک شماها ایمان دارم و خدا را هم گواه می گیرم چون اگر پاک نبودید که الان توی کلاس ازدواج ننشسته بودید می رفتید توی خیابان و یک کارهای دیگر می کردید. من به پاکی شماها شک ندارم ولی به شیطنتهای شیطان شک دارم. آنهایی که می گویند آقای فرهنگ ما حواسمان هست و اینقدر سخت نگیرید. سوال من این است که آیا شماها از علی بالاتر هستید؟ از موسی بالاتر هستید؟ از یوسف بالاتر هستید؟ از مریم بالاتر هستید؟ اگر هستید بگویید!

 

علی (ع) به خانمهای جوان سلام نمی کردند، می فرمودند می ترسم از صدایشان خوشم بیاید و گناه کنم. البته رسول الله (ص) چون سنشان بالاتر بود سلام می کردند اما حضرت علی (ع) جوان بودند.

موسی (ع) به دختران شعیب می گوید شما پشت سر من راه بیایید و بگویید خانه تان از کدام طرف است.

 

خدا در قرآن سورة یوسف (ع) آیة 24 دربارة جریان یوسف و زلیخا (که زلیخا هفت تا در را می بندد و خودش را به یوسف عرضه می کند) خداوند می فرمایند: که اگر ما مراقب یوسف نبودیم ممکن بود خطا کند. منِ خدا هواشو داشتم وگرنه ممکن بود خطا کند. اینجا کسی از یوسف هم قوی تر است؟

مریم مقدس (ع)، سورة مریم آیة 18، وقتی جبرئیل به شکل یک جوان زیبا روی جلوی مریم ظاهر می شود که بشارت عیسی را بدهد مریم (ع) خودشان را جمع می کنند و می ترسند و می فرمایند من از دست تو به خدای رحمان پناه می برم.

یعنی ما از حضرت مریم (ع) قوی تر هستیم؟

موارد بسیار زیادی داریم از دوستی های دختر و پسر که به قصد آشنایی برای ازدواج شروع شده و بعد به روابط جنسی کشیده شده.

 

چهارم:

 عدم اعتماد و اطمینان.

ما تازه یکی دو سال که از ازدواجمان می گذرد و آن گرما و هیجان و شور و شوق که تمام می شود تازه یادمان می افتد که به هم شک کنیم. مثلا دوست پسر و دوست دختری بوده اند که با هم هم ازدواج کرده اند. حالا بعد از دو سال می پرسد: ببین تو که آن موقع با من دوست بودی با کس دیگری دوست نبودی؟ من از کجا به تو اعتماد کنم که الان دوست نداشته باشی؟ تو وقتی دور از چشم خانواده ات با من رفیق شدی شاید الان هم دور از چشم من با دو تای دیگر رفیق بشوی.

پنجم:

 تضمینی وجود ندارد که یک دوستی به نیت ازدواج حتما به ازدواج ختم بشود.

اگر این دوستی به ازدواج ختم نشد احساس حقارت و لطمة روحی و روانی که مخصوصا برای دختر هست را چه کسی می خواهد جبران بکند؟ ما تو تا انسان هستیم (سیب زمینی که نیستیم) احساس و عاطفه و روح و روان داریم. اگر ما به نیت ازدواج با هم دوست شدیم (که هزاران مورد از این دوستی ها به ازدواج ختم نشده) و از هم جدا شدیم، لطمة روحی و روانی و گوشه گیری و افسردگی ها را چه کسی می خواهد درست کند؟

ممکن است کسی سوال کند که من موردهایی را می شناسم که دختر و پسر قبل از ازدواج با هم دوست بودند و حالا هم چندین سال است با هم ازدواج کرده اند و خیلی هم با هم خوب هستند و هیچ مشکلی ندارند؟

جواب: بله ممکن است استثناء هایی هم وجود داشته باشد ولی هیچ وقت استثناء کلیت یک چیز را نقض نمی کند. ممکن است ده درصد دوستی های دختر و پسر که به قصد ازدواج هم هست به ازدواج منتهی بشود و اتفاقا خوشبخت هم بشوند ولی این باعث نمی شود که ما این همه آمار (حدود نود درصد) را نادیده بگیریم که این دوستی ها چیزی جز آبرو ریزی و بدبختی نداشته است.

هر رابطه ای سه مرحله دارد:

1) مرحلة نوپا :

حدودا سه ماه اول رابطه را می گویند. و اصلا آرام آرام رابطه در حال شکل گیری است.

2) مرحلة در حال رشد:

بین سه تا شش ماه رابطه در حال رشد است. ما نسبت به همدیگر احساس پیدا می کنیم. و درگیری عاطفی بین ما پیش می آید.

 3) مرحلة جدی:

که بعد از شش ماه این رابطه وارد مرحلة جدی می شود. و نسبت به هم وابستة عاطفی می شوند. و بعد از شش ماه اگر رابطه ای بخواهد قطع بشود (چون یک رابطة کاملا جدی است) لطمه خوردن روحی و روانی بلا شد در آن اتفاق می افتد. حالا تازه شما ببینید که یکی از این دو تا بخواهد ازدواج هم بکند. چون در عشق اول خودش با شکست روبرو شده معلوم نیست در عشق دوم خودش بتواند موفق باشد و زندگی خوبی را آغاز بکند.

ششم:

گاهی وقتها اگر دختر و پسر نتوانند با هم ازدواج کنند حتی اگر نیت آنها ازدواج باشد در حالت کما فرو می روند و می گویند که دیگر ازدواج نمی کنم و از هر چه مرد است بدم می آید. یا اگر مرد باشد می گوید از هر چی زن است متنفرم. یا حتی دیده شده که تصمیم به انتقام می گیرد از هر جنس مخالف. چون این یکسال با من دوست بود و من را رها کرد و با من ازدواج نکرد من هم می خواهم ا تمام آنها انتقام بگیرم.

برای فراموش کردن این درد بعضی ها به مواد مخدر روی می آورند و بعضی ها دست به خودکشی می زنند. بعضی ها از خانه فرار می کنند. بعضی ها سعی می کنند آبروی ان طرف را با عکسهای خصوصی او ببرند. بعضی اسید پاشی می کنند و ..

سوال: اگر آقایی سربازی نرفته باشد ازدواج با او را پیشنهاد می کنید؟

جواب:

اگر آقایی به دلیل ادامة تحصیل سربازی نرفته منعی در ازدواج با او نیست. مثلا من بلافاصله بعد از دیپلم لیسانس قبول شدم و بعد هم فوق لیسانس. در این منعی نیست. اگر هم سربازی برود با سرباز عادی فرق می کند. سربازی او حالت اداری دارد.

سوال: اگر خانواده ها از دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج مطلع باشند دیگر دوستی آنها اشکالی ندارد؟

جواب:

اصلا ما این دوستی را به کل قبول نداریم. چه خانواده در جریان باشند و چه نباشند. چون راه شناخت این نیست.

هفتم:

ما وقتی با یک نفر دوست می شویم به نیت ازدواج و مخصوصا اگر بخواهیم آن را پنهان بکنیم ذهنمان درگیر می شود. و در این درگیری از خیلی از کارها باز می مانیم. مثلا دختر یا پسر دانشجو است می خواهد درس بخواند و آخر ترم است به جزوه اش که نگاه می کند عکس رخ یار را می بیند.

نکته: وقتی با این مواردی که دوست دختر دوست پسر هستند حرف می زنیم و از معایب این کار می گوییم به ما می گویند مال من با بقیه فرق می کنم!

هشتم:

اگر این رابطه منجر به ازدواج نشود و یکی از اینها با کس دیگری ازدواج بکند همیشه بعد از ازدواج خطر برگشت به سمت قبلی وجود دارد. خطر اینکه فیلش یاد هندوستان بکند وجود دارد. و مدام هم همسرش را با آن قبلی (چه دختر و چه پسر) مقایسه می کند. و معلوم است که بازنده همسر اوست. مثلا فرض کنید این شخص بازیگر یک پسر است که مدام برای دوست دخترش کادوهای جورواجور می خریده، اس ام اس های عاشقانه هر روز می داده، (چون می خواست آن رابطه ادامه پیدا بکند) حالا این دختر رفته با کس دیگری ازدواج کرده و دیگر از این کادوها به آن شکل افراطی خبری نیست خب معلوم است که بازندة در این میان دختر است که از همسر خود دلسرد می شود.

این دوستی ها خطرناک است. اگر منجر به ازدواج نشود ممکن است دوباره بخواهد رابطه برقرار بشود.

 

نهم: از دست رفتن موقعیتهای خوب

آقای محترمی که با یک خانم دوست هستی و خانم محترمی که با یک آقا دوست هستی، فرض می کنیم که نیت شما هم صد در صد ازدواج است. بهترین موارد برایت می آیند خواستگاری و یا می خواهند ببرندت خواستگاری ولی زیر بار نمی روی و به خانواده می گویی من اصلا قصد ازدواج ندارم چون یک نفر دیگر در ذهن تو است. و در نتیجه عالی ترین موقعیت ها از دست تو می روند.

 

دهم: زیر سوال رفتن شأن و شخصیت دختر برای پسر

می دانید چرا؟ پسر می گوید مگر این اصل و نصب و خانواده و رگ و ریشه نداشت؟ من همینطوری گفتم پیشنهادم ازدواج است و قبول کرد! گفتم خانواده تان از موضوع مطلع نشوند تا ما خوب همدیگر را بشناسیم و او گفت باشد! نکند ریگی به کفش دختر است؟ معمولا در این زمینه این پسر ها هستند که به دخترها شک می کنند.

 

دهم: دروغگویی به خانواده

دوستان یک رابطه خرج دارد، همین طور مفت و مجانی که نیست بالاخره باید یک هزینه هایی برای همدیگر بکنیم قرار است با هم برویم و بیاییم و خانواده هم نفهمد. تا کی می توانی بگویی می روم خانة همکلاسی ام؟  مثلا گوشی موبایل را همه جا حتی توی حمام با خودش می برد! زیر پتو چند ساعت پیامک می دهد! قبض موبایل بالا می رود. این رفتارها باعث مشکوک شدن و بعد لو رفتن شما می شود. باعث آبرو ریزی و درگیری می شود. تا کی می خواهیم به خانواده دروغ بگوییم. بالاخره کافی شاپ رفتن خرج دارد. هر روز دستمان را جلوی خانواده دراز می کنیم برای پول. خب برای چی می خواهی؟ طرف برای تامین هزینة این عشقش پنهانش پول از جیب بابایش بر می دارد  و یا دختر النگوهایش را می فروشد و می گوید گم شدند!

 

سخن آخر در این باره:

دوستان فرض کنید در یک سالن بزرگ بیش از ده هزار نوع از بهترین غذا ها را قرار داده اند و گفته اند که مفت و مجانی بروید بخورید ولی در یکی از این ظرفهای غذا یک سم بسیار کشنده وجود دارد که بلافاصله بعد از خوردن خواهید مرد، آیا هیچ عقل سالمی به خودش اجازه می دهد که لب به یکی از ایمن ظرفهای غذا بزند؟ فرض می کنیم همة پسرها ماه و همة دخترها گل ولی توی هر ده هزار تا از اینها یکیشان همان ظرف سم است که اگر بخواهی با او رابطة دوستی برقرار کنی می خواهد سوء استفاده کند. می خواهد تو را بدبخت کند. می خواهد تو را به بیراهه ببرد.

عقل سالم می گوید اگر در بین کل دختر و پسرهای اصفهان یکیشان است که می خواهد به قصد ازدواج از تو سوء استفاده کند؛ با هیچ کدام از آنها دوست نشو! پس ما این رابطه را توصیه نمی کنیم.

 

سوال: ما قبل از کلاس شما این رابطه را برقرار کرده ایم و مدتها هم هست که با هم دوست هستیم و همه جوره هم همدیگر را امتحان کرده ایم و حتما هم می خواهیم با هم ازدواج کنیم همدیگر را هم نمی توانیم ترک کنیم پس لطفا یک راه کار بدهید!

جواب:

بلافاصله جریان را بیاندازید در کانال خانواده ها. ببینید شتر سواری دولا دولا نمی شود! دختر خانم ها شما ها باید این جا عمل کنید. به آقا پسر می گویید ما کلی مدت است که با هم دوست هستیم و همه جوره هم من را امتحان کرده ای و خودت هم مدعی هستی که همه جوره من را پسندیدی؛ از الان به بعد رابطه مان قطع تا خانواده ات برای خواستگاری تشریف بیاورند. اگر بهانه آورد بدانید که دارد دروغ می گوید. پس اگر این رابطه را هم داشتید قطع کنید تا خواستگاری صورت بگیرد. و وقتی هم خواستگاری انجام شد هیچ کدام از دختر و پسر نباید چیزی در مورد دوستی قبل از ازدواجشان به پدر و مادرشان بگویند. می دانید چرا؟ چون پدر و مادر تا بشنوند که شما قبلا دوست بوده اید می گویند نه.

منبع:

http://ab-ojeparvaz.mihanblog.com